سلام نازنینم بیستم ابان تولد دو سالگیت بود گل پسرم امسال شرایط طوری نبود که بتونیم مثل سال قبل برات جشن تولد بگیریم بخاطر جابجایی و اینکه وسیله های زیادی به خونه ی جدید نیاوورده بودیم شرایط مهمون داری نداشتیم واسه همین قرار بود تو اولین فرصت من و تو و باباجون یه دوره همی کوچولو به مناسبت تولدت بگیریم اما خوب روز بیستم آبان که خونه ی مامانی شون بودیم تولدت رو یادشون بود و آخر شب مامانی و بابایی و عمه ها زحمت کشیدن و یه جشن کوچیک برات گرفتن شیرینی خریده بودن و با هدیه هاشون حسابی ما رو سورپرایز کردن روز بیست و یکم هم خونه ی عزیز و بابایی بودیم اون ها هم تولدت...