دوستانه
طبق رسم و رسوم دوستانه مون که تقریبا هر فصل خونه ی یکی دوره داریم
این بار خونه خاله سمیرا یا بهتره بگم سایدا جون بودیم
جمع شلوغ و شااد شما ما رو هم سرحال آوورده بود
تو و غزل و سایدا جون همبازی های خوبی هستید
غزل جون چون باید میرفت دندون پزشکیکمی زودتر رفت
از مهمونی اون روز همین رو بگم که اونقدر قشنگ و زیاد با سایدا جون بازی کردی
که وقتی اومدیم تو آسانسور تا برگردیم خونه گفتی وای چقدر خوش گذشت!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی