پسرک خواستنیٍ من...
سلام نم نمٍ بارون
آیا تو انتظار داری که من تو رو درسته قورت ندم؟
انتظار خیلی زیادیٍ عزیزکم!!!
دیشب من و باباجون نشسته بودیم
یهویی اومدی از روی میز کامپیوتر یه تقویمٍ جیبیٍ کوچیک بود، برداشتی و رفتی یه گوشه
به پشتی تکیه دادی و مشغول ورق زدنش شدی
بدون اینکه به ما نگاه کنی همینطور ورق میزدی
توی یک صفحه عکس امام بود
بهش اشاره کردی و گفتی آقا
چند صفحه ی بعدش عکس گل بود
بهش اشاره کردی و گفتی گل
بعد هرچی ورق زدی دیگه توش عکس نبود!
تقویمو پرت کردی هوا و بلند شدی بدو بدو رفتی سراغ اسباب بازیهات!!
میدونی شاید نتونم خوب توصیف کنم
اما کارت فوق العاده بامزه و خواستنی بود
من و باباجون خیلی خودمون رو کنترل کردیم که قورتت ندیم!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی