عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

گردش

1393/10/25 0:32
نویسنده : مامان فاطیما
246 بازدید
اشتراک گذاری

ایلیا جونم

زمستون امسال خبری از برف و بارون نیس

هوا خیلی گرمه و مثه بهارٍ!

کاش کمی بارون و برف بباره

اما یکی از مزیت های هوای گرمٍ زمستون امسال اینه که گاهی میتونیم بریم بیرون و بگردیم

یکی دو روز پیش که خونه بودیم

من و تو نزدیک ظهر که هوا گرمتر بود رفتیم پارک

هیچکس تو پارک نبود، موقع رفتن توپت رو هم با خودمون برده بودیم

و ایندفعه تو حسابی لذت بردی

از کل پله های وسیله های بازی بالا رفتی

و برای خودت گردش میکردی

توپت رو از سرسره ها سر میدادی پایین و بعد خودت پشت سرش سر میخوردی و میومدی پایین

حسابی تاب بازی کردی و برعکس دفعه ی قبل دلت نمیخواست بیای پایین

فکر میکنم یکی از دلایلی که باعث شد اینبار بیشتر بهت خوش بگذره این بود که هیچکس توی پارک نبود

بعد هم تو فضای سبز پارک کلی گشتیم و تو بازی کردی

وقتی دیگه تصمیم گرفتیم برگردیم

یهو حمیدرضا رو دیدیم که با دوچرخه اومده بود پارک تا بازی کنه

اگه کمی زودتر میومد حتما با هم حسابی بازی میکردید و بیشتر بهت خوش میگذشت....

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

عمه جون
20 بهمن 93 15:48
امید وارم بهت خیلی خوش گذشته باشه
آناهیتا
22 بهمن 93 14:18
ههههه چه جالب عزیزممممممم
آناهیتا
22 بهمن 93 14:20
امیدوارم همیشه شاد باشی یکم اجتماعی باش دیگه ایلیا جووووونم اخه باز هم تنهایی!!!