عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

سیزده به در

1394/1/24 10:56
نویسنده : مامان فاطیما
372 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

سیزدهم فروردین قرار بر این بود که خونه بمونیم

نزدیکای ظهر عزیز بهمون زنگ زد و گفت کجایید؟!

گفتیم خونه ایم!

اونم ازمون خواست تا بریم خونشون!

وقتی رفتیم خونشون دیدیم عزیزشون بساط سیزده به در رو تو حیاطشون چیدن و همه ی بچه ها اونجان...

کار خیلی جالبی بود، هم تو طبیعت بودیم، هم همه ی امکانات دم دست بود...

به تو که خیلی خوش گذشت، تو اون دو سه ساعتی که اونجا بودیم

با بچه ها حسابی خوش گذروندی

از فوتبال بازی کردن گرفته تا موتور سواری و کباب درست کردن همش واست جذاب بود...

   

 

    

جای خاله منیژه شون ** خصوصا آناینا جون** اون روز حسابی خالی بود...

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

آناینا
9 اردیبهشت 94 16:45
الهی فدای چشماش بشم من اون روز خیلی دوست داشتم سمنان باشم و مخصوصا اونجا پیش شما ایشالله همیشه به خوشی دور هم جمع شیم سیزده به در امسال خوب نبود ... سال دیگه باید جبران بشه حتماااااا
آناینا
9 اردیبهشت 94 16:45
ممنون خاله جوووونم و ایلیای گلمممم دلم خییییییییییییییییییییییییلی برات تنگ شده
اناهیتا
9 اردیبهشت 94 16:56
خوش به حالتون حسودیم شدددددد میگم چرا بهم خوش نگذشت .... چون سیزده بدر باهاتون نبودم