زلزله
عزیز دل مادر
تشک مبل های خونه ی عزیز طاهره برداشته میشه
و این برای من یک دردسر بزرگه و برای تو یک بازی هیجان انگیز
توی یک چشم بهم زدن انگار زلزله اومده خونشون
از اونجایی که تو خونه ی عزیز دائم مهمون در رفت و آمده
از یک طرفِ خونه تو بهم میریزی و میری جلو
و از طرف دیگه ی خونه من و عزیز باید پشت سرت بیایم و بزاریم سرجااش!!
و تو فکر میکنی این یک بازیِ و خدا میدونه چقدر ذوق میکنی از اینکارها!!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی