عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

سالی با دو یلدا...

1395/10/5 14:01
نویسنده : مامان فاطیما
93 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

یه اتفاق کم سابقه امسال افتاد و اون این بود که شب سی آذر و شب یک دی دقیقا به یک اندازه طولانی بود!

و این یعنی تو رسانه ها اعلام شد: دو تا شب یلدا

قرار بود یکم دی رو خونه ی مامانی شون باشیم که صبح یه تغییر کوچیک تو برناممون پیش اومد

(دلیلش رو تو پست بعد مفصل مینویسم...)

چون مجبور شدیم اون روز خونه بمونیم تو خونمون جشن یلدا گرفتیم

یه جشن چهار نفره

من و تو و داداش با همدیگه سفره ی یلدا رو آماده کردیم

البته تو بیشتر با تست خوراکیا کمک میکردی

و داداش با پخش کردن وسیله ها رو زمین

آخرشم کلی شاکی شدی چرا ماهی نداره سفره مون...

کمی طول کشید تا توجیح بشی فرق داره سفره ی هفت سین با یلدا

برام مهمه یاد بگیری این رسم و رسومات رو

برام مهمه که برات ارزش داشته باشن

برام مهمه که برات مهم باشن...

واسه همین با همه ی مشغله های اون روزم هرچند ساده اما جشن یلدا رو گرفتیم

یلدات مبارک پسرک پاییزی من

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)