عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

ایلیا و باباجون

1392/1/30 13:35
نویسنده : مامان فاطیما
286 بازدید
اشتراک گذاری

نازنینم

پسر کوچولوی من روز به روز بیشتر شبیه باباجون میشی

روز به روز بیشتر وابسته به باباجون میشی

عادت کردی که شبا حتما باباجون برات بخونه تا بخوابی

عاشقم من

عاااااشقی بی قرارم

کس ندارد، خبر از دل زارم

آرزویی جز تو در دل ندارم...

همینکه باباجون شروع میکنه به خوندن چشمات رو میبندی و آروم میشی

اگه نخونه چشماتو باز میکنی و نگاهش میکنی

باباجون اونقدر برات میخونه تا خوابت ببره

گل

از وقتی خیلی کوچولو بودی

علاوه بر اینکه مامانی و عزیز تو رو میبردن حموم

باباجون هم تو رو میبرد

حالا هم که بزرگ شدی و عاشق آب بازی با باباجون

ایلیا

من به فدای اون خنده ی شیرین و کیف کردنت

با مهارت کناره های وان رو میگیری و پا میزنی بعد ذوق میکنی و میخندی

1

1

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (7)

مامان حدیث
31 فروردین 92 11:36
ماشاا... چقدر مودب نشسته ...
مامان حدیث
31 فروردین 92 11:37
اسپند براش دود کن
مامان عبدالرحمن واویس
1 اردیبهشت 92 12:42
ای جون عزیزم فدای لبخندات چه کیفی میکنه پسرمون توی اب
دایی
1 اردیبهشت 92 21:41
ماشاالله دایی جون
مامان دوقلوها(حســـــین_حســـــام)
2 اردیبهشت 92 0:52
ســـــلام فاطیما جونم خوبی قربونتــــ برم من وای چقدر با مزه ست تو این عکس توی ئان که داره میخنده الهی قربونش برم من
دایی
7 اردیبهشت 92 11:18
سلام عکس دندونهاشو بذار
مبارکه دندون در اورده


سلام دایی
تشکر
چشم
مامان دوقلوها(حسین-حسام)
7 اردیبهشت 92 13:23
سلام فاطیما جونم خوبی گل پسرت خوبه؟ عزیزم من واست یه زحمت دارم گلم واست عزیزم من واسه بچه هام قالب درست کردم توسط رها رفته بودم سایتش دیدم ایلیا جونم قالب داره خیلی هم قشنگ شده بود مبارکه عزیزم رها جونم به من کارت بانکیشو داده من واریز کنم هر چی میکنم نمیشه میگه نامعتبر هست گلم میگم اگه میشه شما یه شماره کارت بدین من 10 هزار بریزم حسابتون شما هم بریزید حساب رها ممنونم اگه این لطف رو در حقم بکنین منتظرتون هستم