پاچو!
زیر مبل ها پر از توپ های کوچولو شده
میشینم و دونه دونه توپ ها رو میزنم بیاد بیرون
ایلیا جلوی کامپیوتر نشسته و داره سی دی خاله ستاره رو میبینه...
از دیدن این صحنه که توپ ها قل میخورن و از زیر مبل میان بیرون
خوشش میاد و سریع میاد سر وقتشون
دوباره توپ ها رو هل میده زیر مبل ها!!
منم که میبینم ایلیا مشغوله میام جلوی کامپیوتر مینشینم تا پیغام هام رو چک کنم
پسرکم سریع میاد و میگه:کاله سی یاره بیبینم! (خاله ستاره ببینم!)
از پسرک اصرار و از مادر اصراره بیشتر برای اینکه آقا ایلیا پنج دقیقه بهش فرصت بده
سرانجام ایلیا
جانماز رو از روی میز میار و وسط خونه پهن میکنه
میاد جلو و دست مامان رو میگیره
مامان جون!
پاچو!
اَلا اَبَر بونتون!
(مامان جون! پاشو نماز بخون!)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی