عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 11 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

پاچو!

1393/5/5 11:34
نویسنده : مامان فاطیما
234 بازدید
اشتراک گذاری

زیر مبل ها پر از توپ های کوچولو شده

میشینم و دونه دونه توپ ها رو میزنم بیاد بیرون

ایلیا جلوی کامپیوتر نشسته و داره سی دی خاله ستاره رو میبینه...

از دیدن این صحنه که توپ ها قل میخورن و از زیر مبل میان بیرون

خوشش میاد و سریع میاد سر وقتشون

دوباره توپ ها رو هل میده زیر مبل ها!!

منم که میبینم ایلیا مشغوله میام جلوی کامپیوتر مینشینم تا پیغام هام رو چک کنم

پسرکم سریع میاد و میگه:کاله سی یاره بیبینم! (خاله ستاره ببینم!)

از پسرک اصرار و از مادر اصراره بیشتر برای اینکه آقا ایلیا پنج دقیقه بهش فرصت بده

سرانجام ایلیا

جانماز رو از روی میز میار و وسط خونه پهن میکنه

میاد جلو و دست مامان رو میگیره

مامان جون!

پاچو!

  اَلا اَبَر بونتون!

(مامان جون! پاشو  نماز بخون!)

پسندها (3)

نظرات (3)

مامان غزل جون
6 مرداد 93 1:26
از بچه یاد بگیر ببین چقد مومنه الهییییییییییییییییییی فکر میکنم قراره قم درس بخونه
مامان حدیث
6 مرداد 93 10:39
و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم اللهم عجل لولیک الفرج . . . حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد . . .
آناهیتا
25 مرداد 93 14:33
به جان خودم این بچه اینقدر باهوشه بزرگ بشه یا مهندس میشه یا دکتر یا دانشمند و مخترع ببین من کی بهت گفتم که بعدا نگو نگفتی چه قشنگ شما رو از سر خودش باز میکنه یه جوری که اصلا ناراحت که نمیشین خوشحال میشین که بچمون به فکر نماز ماست ایلیا جون واقعا ایول