عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

عیــــــــــــــــــدانه

1393/7/20 9:51
نویسنده : مامان فاطیما
265 بازدید
اشتراک گذاری

عید قربان، عید بندگی مباااارک

ایلیای مادر

روز عید قربان مثل بقیه ی عید ها صبح رفتیم خونه ی مامانی

بعد از ظهر هم رفتیم خونه ی عزیز

البته با یه تفاااوت کوچولو که این روز رو تبدیل به یه روز متفاوت برای تو کرد

که بعدا تو یک پست جداگانه در موردش برات مینویسم

صبح که داشتیم میرفتیم خونه ی مامانیشون سر راه رفتیم توی یک پارک کوچیک

بهت خوش گذشت

خونه ی مامانیشون با عمه عارفه بازی کردی، بعد از ظهر هم با امیرجواد جون سرگرم بودی

عمه عارفه و امیرجواد جون میخواستن کارتن ببینن و تو حسابی اذیتشون میکردی

و خونه ی عزیز تو اون چند ساعتی که اونجا بودیم از شدت هیجان موهای آناهیتا رو دونه به دونه کندی!!

کل خونه بود و صدای بازی و جیغ و خنده ی شما دو تا

بابایی خیلی صبوری کرد که جفتتون رو ننداخت تو کوچه خندونک

 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

Shasa
22 مهر 93 18:27
In lebas besyar be in gol pesar miad. Begoo mashala
آناهیتا
24 مهر 93 13:06
اره واقعا از بابایی ممنونم که ...
anahita
24 مهر 93 13:08
خیلی خوش گذشت و البته این لباس خیییییییییییییییییییلی به ایلیا میاد شدیدا بهش میاد واقعا بگو مشالله