عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

امروز شدم دو ساله...

1393/8/26 23:23
نویسنده : مامان فاطیما
580 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نازنینم

بیستم ابان تولد دو سالگیت بود گل پسرم

امسال شرایط طوری نبود که بتونیم مثل سال قبل برات جشن تولد بگیریم

بخاطر جابجایی و اینکه وسیله های زیادی به خونه ی جدید نیاوورده بودیم شرایط مهمون داری نداشتیم

واسه همین قرار بود تو اولین فرصت من و تو و باباجون یه دوره همی کوچولو به مناسبت تولدت بگیریم

اما خوب روز بیستم آبان که خونه ی مامانی شون بودیم

تولدت رو یادشون بود

و آخر شب مامانی و بابایی و عمه ها زحمت کشیدن و یه جشن کوچیک برات گرفتن

شیرینی خریده بودن و با هدیه هاشون حسابی ما رو سورپرایز کردن

    

روز بیست و یکم هم خونه ی عزیز و بابایی بودیم

اون ها هم تولدت رو یادشون مونده بود

دایی بهمنشون و خاله منیژه شون هم اونجا بودن و برات هدیه اوورده بودن

           

اون شب اونجا هم برات یک جشن کوچیک گرفتن

با اینکه تصمیم نداشتیم برات تولد بگیریم اما خوب دو تا جشن کوچیک مامان بزرگا و بابابزرگا برات گرفتن

خدا بهشون سلامتی بده...

 

                           

 

    

 

عمه ها یادشون مونده بود که تو مهمونی ماه رمضون از تفنگ فراز خیلی خوشت اومده بود

و برات یه تفنگ خیلی قشنگ گرفته بودن

که البته از شب تولد نذاشتم ببینیش، انشاالله بزرگتر که شدی میدم بهت تا باهاش بازی کنی

آناهیتا هم میدونه عاااشق ماشینی و تو این چند وقت اخیر هربار کار خوبی کردی

و ازت پرسیدیم جایزه چی میخوای گفتی: مااااشین!

و برات یه ماشین سرعتی خریده بود

داداش حمید رضا و داداش علیرضا هم اون لباس خوشکل رو خریده بودن

مامانی و بابایی و عزیز و بابایی هم با هدیه های نقدیشون ما رو شرمنده کردن

دستتون درد نکنه

 

پسندها (2)
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (3)

ملیحه
27 آبان 93 14:11
تولد گل پسر مبارررررررررررررررررررررررررررررک
سایدا جون
14 آذر 93 0:52
ایلیا جونم تولدت هزاران بار مبارک. دوستت دارم ایلیا جونم برای تو
عمه جون
2 دی 93 19:28
قابل شما رو نداره