عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 26 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

ایلیا شاعر میشود...

1393/12/5 19:26
نویسنده : مامان فاطیما
561 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

یادته برات گفتم پنج شنبه بیست و یکم اولین روزی بود که تو رو تنها تو مهد گذاشتم

و بیست دقیقه ای تنها بودی؟!

اون روز بعد از اون بیست دقیقه تو هنوز حالت بغض داشتی

باباجون اومده بود دنبالمون تا ما رو ببره خونه

نم نم بارون میبارد و میخورد رو شیشه ی ماشین

همونطور که به من تکیه داده بودی و سرت رو شونه ام بود

با حالت بغض گفتی:

بارون مثل اشک میمونه...

انگار شیشه داره گریه میکنه!!!

من و باباجون تو اون لحظه کم مونده بود درسته قورتت بدیم

حال و هوای گرفته ات و هوای بارونی

دست به دست هم داده بود تا شاعرانه ات گل کنه...

من فدای اون حس و حال و هوات

الهی که هیچوقت دلت نگیره فرشته ی من

پسندها (1)

نظرات (0)