بوی محرمش میاد
عزیزکم
محرم که از راه رسید کم کم کوچه ها و خیابون ها سیاه پوش شدن
هیئت ها و دسته های عزاداری و صدای یا حسین که از هرجا به گوش میرسید
چیزی که جالب بود این بود که پسرک سه ساله ی من از کجا این چیزها رو میشناخت
در کمال نا باوری شب اول محرم که خونه بودیم به باباجون گفتی من رو میبری هیئت یا حسین ببینم؟!
و ما در عجب از اینکه تو کلمه ی هیئت رو کی یاد گرفتی ازت پرسیدیم هیئت کجاس؟
و تو گفتی مسجده دیگه! مسجده امام حسین!
و ما راه افتادیم تو خیابان تا برای اولین بار با درخواست پسرک نازنینم بریم هیئت
محرم امسال به لطف خدا و خواست تو بیشتر از هر سال در مراسم ها شرکت کردیم
ممنون پسرکم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی