روز مادر
نازنینم
آمدی تا من زیباترین حس دنیا را تجربه کنم و لایق والاترین نام دنیا شوم
آمدی تا بهتر قدردان مادری باشم که با وجود مادر شدنم هنوز نگران من است
ممنونم برای هدیه ای که به من دادی
هنوز باورش سخت است
هربار که به تو نگاه میکنم جز شکر یگانه ی بی همتا چیزی به زبانم نمی آید
وقتی خود را در آغوشم پنهان میکنی
وقتی صبح با لبخند جواب سلامم را میدهی
وقتی شب آسوده کنارم میخوابی
میفهمم که خواجه اشتباه میکرد که میگفت بر هر نفس دو شکر واجب است
بر هر نفس هزاران شکر واجب است
خدایا شکر
مامانم سلام
منو ببخش که هنوز اونقدر بزرگ نشدم که اینا رو به خودت بگم
منو ببخش اگه هنوز اونقدر بزرگ نشدم که پاهاتو ببوسم
مامان خیلی دوستت دارم
میدونم همیشه به منو اشتباهاتم لبخند زدی
خوب یادمه روزایی که دلم گرفته بود وسرسجاده گریه میکردم تو هم با من گریه میکردی
به بزرگی خدای آسمون ها قسم
قدر محبت هاتو میدونم
به خدا میدونم هر چی که الان هستم و دارم به دعای توء
یادم نمیره تو خونه از هر طرف میرفتم آخرش سر از آغوش تو در میاووردم
و منو غرق بوسه میکردی
مامان سعی میکنم همونطور که بهم یاد دادی صبور باشم تا بهم افتخار کنی
یه همسر صبور
یه مادر مهربون
مامانی روزت مبارک...خیلی واسم عزیزی
برای همه ی زحمت هایی که برای من و ایلیا تا امروز کشیدی ازت ممنونم