عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

چهارده ماهگی تلخ

1392/10/22 23:22
نویسنده : مامان فاطیما
224 بازدید
اشتراک گذاری

آرامش لحظه هام

شکر خدا وارد پانزدهمین ماه از زندگیت شدی

و اما چهارده ماهگیت اینطوری گذشت

همونطوری که برات نوشتم

از بیست و هشتم ماه پیش بیماریت شروع شد و تا همین حالا اثراتش باقی مونده

باورم نمیشه

یک ماهه بیماری

سرفه های شبونه ات امونه من و باباجون رو بریده و از ما بیشتر خودت اذیت میشی

آخرین تجویز دکتر اسپری و سه تا آمپول بود که امیدوارم اینها دیگه جواب بده و حالت خوب بشه

شب ها تا صبح روی پاهامی، نه من میخوابم و نه تو...

چند روز پیش دیگه بیخوابی طوری خسته ام کرده بود

که باباجون مرخصی گرفت تا خونه بمونه و تو نگه داشتنت کمک کنه

دلم نمیخواست تو وبلاگت از بیماریت بنویسم یا از چیزای تلخ

اما از تک تک روزای چهارده ماهگیت فقط و فقط سرفه هات و گریه هات تو ذهنمه

دوستت دارم پسرک شیرین زبونم

انشاالله که زودتر خوب خوب شی و دیگه اینطوری ناخوش نشی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

مامان حدیث
25 دی 92 21:04
پشت دریا شهریست که یک دوست در آن جا دارد هر کجا هست ، به هر فکر ، به هر کار ، به هر حال ، عزیز است خدایا تو نگهدارش باش