عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

بله برون

1393/10/3 10:48
نویسنده : مامان فاطیما
410 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

هفته ی گذشته عمه زهرا (که شما عمو صداش میکنی) عروس شد...

انشاالله همیشه خوشبخت و سفید بخت باشه

و سالیان سال کنار عمو فرزاد با خوشی زندگی کنن...

من و ایلیا و باباش یه دنیا خوبی از خدا میخوایم براتون، یه دنیا خوشبختی یه دنیا شادی و ...

بیشتر روزای هفته ی گذشته رو بخاطر مراسم عمه جون خونه ی مامانی بودیم

پسرکم فوق العاده بودی

اصلا با مهمونهای مامانی شون غزیبی نمیکردی

با اینکه تا بحال ندیده بودیشون خیلی خوب و راحت بودی

شاید بخاطر مهربونی و خونگرمی اون ها بود

تنها مشکل کوچولومون بهم خوردن ساعت خوابت بود

تو در حالت معمول شبا ساعت ده و نیم یازده میخوابی تا صبح ساعت نه و نیم

ظهر هم یکی دو ساعت میخوابی

اما اون چند روز شیطنتت اجازه نمیداد ظهر بخوابی

شب هم که تا بیایم خونه دیر وقت بود

صبح زودم که بیدار میشدیم

واسه همین شب تا صبح کمی کلافه و بد خواب بودی

اولین روز بعد از مراسم ها تا نزدیکای ظهر خواب بودی!!!!

روزهااای خیلی خوبی بود، خاطره شد تک تک اون روزا و لحظه ها...

دو تا دوست کوچیک پیدا کردی که فقط فرصت کردم با یکیشون ازت عکس بگیرم

 

پسندها (2)

نظرات (6)

حدیث
3 دی 93 12:00
ه چشای نافذی داری کوچولوووووو
حدیث
3 دی 93 12:00
سلام خاله جوووووونم من حدیثم توجشنواره ی نی نی وبلاگ شرکت کردم.میشه بهم رای بدین؟؟؟ اگه تونستین به دوستاتونم بگین لطفا! یه دنیا ممنونتیم به مام سربزنین دوست شیم منتظرتونیم
عمه جون
3 دی 93 15:38
ایلیا جونم خیلی خیلی خوش حالم که غریبی نکردی و برای خواهر گلم ارزوی خوشبختی میکنم ودوست دارم خواهر زادم را با ارامش بزرگ کنند
آناینا
6 دی 93 22:28
هووورا تبریک به عمه زهرا (عمو زهرا) خوشبخت بشین ان شالله
آناهیتا
6 دی 93 22:29
به به چه گل پسری چه خوشتیپ .... ایلیا جونم خیلی ناز افتادی تو عکسا
مامان غزل جون
19 دی 93 0:22
به به به چه ایلیای نازنین و خوش تیپی