عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 27 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

سفر به قم

1394/1/30 11:26
نویسنده : مامان فاطیما
306 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم

باباجون خیلی اعتقاد به این داره که سالمون رو هرطوری شروع کنیم تا آخر سال برامون همونطور میگذره

امسال چون بخاطر فوت بابابزرگ باباعلی ( خدا رحمتش کنه) هم ایام فاطمیه...

حال و هوای عید نداشتیم

و چون لحظه ی تحویل سال نیمه شب بود و نتونسته بودیم بریم امامزاده...

دنبال فرصتی بودیم تا به پابوس حضرت معصومه بریم و لحظه هامون رو نورانی کنیم به عطر وجودش...

تا خودمون و خانواده هامون رو بسپاریم بهش و ازش یک سال پر از خیر و برکت بخوایم

امسال هم که با اسم بانو فاطمه ی زهرا شروع شده بود...

پس میلادش بهترین بهونه بود برای رفتن به زیارت دخترش

بیستم و بیست و یکم فروردین رو به قم و جمکران رفتیم

سفر خیلی خیلی خوبی بود تو فوق العاده همکاری کردی هم تو مسیر هم موقع زیارت،

اونقدر بارگاه حضرت معصومه برات جذاب بود که مبهوت اطرافت شده بودی

مسجد جمکران هم همونطور که به من و باباجون آرامش داد به دل تو هم نشست

هیچکدوم دلمون نمیخواست از مسجد بیایم بیرون، هرچقدر با شور شوق رفتیم داخل مسجد

بیرون اومدنمون نم نم و آروم بود...

سفر خیلی خوبی بود و حال خوشی به هر سه مون داد

فقط...

خیلی سخت بود و دلگیر غروب جمعه...

پسندها (3)

نظرات (4)

مامان غزل جون
1 اردیبهشت 94 0:55
زیارت قبول عزیزم
ĸoѕαr
4 اردیبهشت 94 12:16
سلام خاله مهربون خوبی خاله عزیز؟ ایلیا نازتون چیکار میکنن؟ خدا برات نگهش داره ووووییییی چه خوشگله قربونششششش از طرف من ببوسش گلم زود زود بهمون سر بزنین عزیزم با نظرات شما من کلییییی انرژی میگیرم منتظرتونیماااا
مامان غزل
5 اردیبهشت 94 19:12
عکس غروبت چقد قشنگه
اناهیتا
9 اردیبهشت 94 16:58
به به چه کار خوبی کردین رفتین حال و هوای خوب اونجا واقعا ادمو اروم میکنه