مثل اون قدیما بگیرم تو آغوش، تو گوشم بخون که...
همیشه عاااااشقت بودم اما از ثانیه ای که مادر شدم طور دیگری دوستت دارم... تازه فهمیدمت مادرم انگار تمام حجم مادرانگی ات با اولین گریه ی ایلیای کوچکم وارد قلبم شد... و تازه فهمیدم تمام نگرانی های مادرانه ات را... همیشه عااااشقت بودم و هستم یه رنگ سفیدی نشسته رو موهات هنوزم قشنگن واسم جفت چشمات دوتا خط باریک کنار لباته هنوزم تب عشق تو حال و هواته یه لبخند کوتاه کنارش یکم غم... تو را به بانوی آب و آینه قسم ببخش کوتاهی هایم را ببخش بچگی هایم را مادرم، آنقدر دوستت دارم که حتی وقتی کنارت مینشینم دلم برایت تنگ میشود خدا رو شکر که هستی کنارم تا راه و رسم خوب زندگی کردن را نشانم دهی... روزت مبارک ف...