عزیز دل مامان ایلیاعزیز دل مامان ایلیا، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 21 روز سن داره

نبض زندگی "ایلیا"

شروع دوباره...

مهمونی

سلام ایلیای من یکشنبه شونزدهم تیر ماه مهمون داشتیم یه جمع شاد و کوچیک از دوستای من و تو دو تا از دوستای نازت اومده بودن خونمون ( سایدا جون و غزل جون ) با بچه ها خیلی خوب کنار میای و از دیدنشون هیجان زده میشی کمتر بچه ای به سن تو اینطوری نسبت به همسالانش هیجان نشون میده برعکس جمع های شلوغ بزرگتر ها رو زیاد دوس نداری تو مهمونی اون روز هم وقتی همه با هم واسه گرفتن عکس دور مبلی که شما روش نشسته بودید جمع شدیم شروع به بدخلقی کردی نمیدونم شایدم واسه اولین بار غریبی کردی!! خلاصه اینکه عکسی ازت گرفتیم که تا الان موفق نشده بودم ازت بگیرم اخه هربار دوربین رو میارم جلوت حتی اگه در حال گریه باشی میخندی اگه اون قسم...
21 تير 1392

اولین کوتاهی مو

ایلیا جونم جمعه چهاردهم تیر ماه برای اولین بار من و باباجون موهاتو مرتب کردیم باباجون تو رو برد حموم و وقتی از حموم اومدی و خوابیدی برات پیش بند بستیم و موهاتو آروم آروم مرتب کردیم زیاد موهاتو کوتاه نکردیم اما تغییر کردی   ایلیا قبل از اصلاح مو   ایلیا در نیمه ی راه   موهای ایلیا جون(ببین زیاد نیس!!) بعد از اصلاح مو وقتی بیدار شدی باباجون تو رو دوباره برد حموم و این شد نتیجه ی کار مبارک باشه پسرکم انشاالله واسه دامادیت بری آرایشگاه(اگر هم دوس داشتی منو باباجون میتونیم موهاتو کوتاه کنیم )   ...
20 تير 1392

پرنسس حدیث

سلام ایلیای من اومدم خاطرات این چند روز رو برات بنویسم بعد از برگشتنمون از مشهد یازدهم تیر یه پرنسس ناز و دوست داشتنی اومد تا بهت زیارت قبول بگه (پرنسس حدیث) پسرکم از دیدنش خیلی خوشحال شدی و ذوق کردی وقتی که داشتن میرفتن دلت میخواست باهاشون بری و وقتی بعد از رفتنشون در بسته شد... شروع کردی به گریه کردن!!!!   خدا هردوتون رو برای مامانتون حفظ کنه فرشته های آسمونی       ...
20 تير 1392

ششمین مروارید

سلام شازده کوچولو امروز نهم تیر ماه ششمین دندونت جوونه زد! ماشاالله پسرم...چقدر عجله داری مادر تا دو سالگی وقت داری واسه کامل شدن دندونات!!!!!!!   دندان پیشین کناری سمت راست(B)    نهم تیر ماه نود و دو (هفت ماه و نوزده روزگی) ...
9 تير 1392

شمس الشموس

نازنینم شنبه یک تیر برای اولین بار رفتی سفر به یه جای نورانی و پربرکت پرواز در آسمان شمس الشموس گوارای وجودت کبوتر کوچک من یه سفر کوتاه اما لذت بخش رفتیم تا اولین نیمه ی شعبان عمرت رو کنار بارگاه هشتمین خورشید باشی انشاالله در پناه امام رضا(ع) و امام زمان(عج) همیشه سالم باشی گلم ...
7 تير 1392

سه، چهار،پنج تا مروارید کوچولو!

سلام ایلیای من گل پسرم برات نوشته بودم که بیست و پنج خرداد یکی دیگه از مرواریدای کوچولوت نمایان شد اول فکر میکردم این مروارید کوچولو دندون پیش میانی اما بعد متوجه شدم دندون پیش کناری بود روز سی خرداد همزمان دو تا دندونای پیش مرکزیت(میانی) جوونه زدن تازه فهمیدم چرا اینقدر اذیت شدی آخه داشتی چندتا دندون با هم در میاووردی مبارکت باشه عسلم دندان پیشین کناری سمت چپ (B)  بیست و پنجم خرداد نود و دو (هفت ماه و پنج روزگی) دندان پیشین مرکزی سمت چپ(A)  سی خرداد نود و دو (هفت ماه و ده روزگی) دندان پیشین مرکزی سمت راست(A) سی خرداد نود و دو(هفت ماه و ده روزگی)   ...
7 تير 1392

هدیه های قشنگ

سلام ایلیای من آقا امیر جواد پسرخاله ی باباجونِ متولد نهمین روز از نهمین ماهِ سال هشتاد و هفت چند وقت پیش یه نقاشی خوشکل برات کشید و فرستاد دلم نیومد عکسش رو برات نزارم یه یادگاری قشنگ خدا حفظش کنه امیرجواد جان ایلیا هم تو رو دوست داره وقتی هم که به دنیا اومده بودی تو اون ده روزی که خونه ی عزیز بودیم زهرا و علی هم برات دو تا نقاشی قشنگ کشیدن زهرا جون دختردایی بزرگت متولد اولین روز از نهمین ماه سال هشتاد و چهار و علی جون پسرخاله ی کوچیکت متولد هفتمین روز از چهارمین ماه سال هشتاد و هفت زهرا جون و علی جون دستتون درد نکنه لیست هدایایی که تا حالا گرفتی رو برات میزارم تا وقتی بزرگ شدی جبران کنی ...
7 تير 1392

سیر راه رفتن

سلام ایلیای عزیزم تو این پست میخوام مراحل راه افتادنت رو بنویسم اولین بار وقتی چهار ماه و بیست و دو روزه بودی به تنهایی غلت زدی کلا علاقه ای نداشتی زیاد رو شکم بخوابی وقتی تو رو میخوابوندیم رو زمین بعد از چند دقیقه شروع میکردی به داد زدن آخه حوصله ات سر میرفت و دوست داشتی اطراف رو ببینی وقتی تو رو میخوابوندیم رو زمین غلت میزدی و میومدی رو شکم نمیدونم میترسیدی از این حرکت خودت، دردت میومد، یا بدت میومد به هرحال بعدش شروع میکردی به گریه و ما بلندت میکردیم کم کم تحملت بیشتر شد و مدت بیشتری رو شکم میموندی دست و پا میزدی و یه حرکتی شبیه پرواز انجام میدادی دستهات رو به دو طرف باز میکردی تقریبا یک ماه طول کشید تا یاد بگیری ...
7 تير 1392